معنی اثری از اسپینوزا
لغت نامه دهخدا
اسپینوزا. [اِ ن ُ] (اِخ) رجوع به اسپینزا شود.
اثری
اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.
اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.
اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.
اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.
ابن اثری
ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.
سخن بزرگان
همیشه شدیدترین گونه ی استبداد از افراطی ترین گونه ی آزادی به وجود می آید.
گرانبهاترین اندیشه ها، اندیشه درباره زندگی است نه مرگ.
کوشش برای کسب دانش، نخستین و یگانه پایه ی فضیلت است.
حل جدول
اتیک
باروخ اسپینوزا
فیلسوف هلندی سده هفدهم
نام کوچک اسپینوزا
باروخ
کتابی از اسپینوزا فیلسوف برجسته هلند
اتیک
کتابی فلسفی که توسط اسپینوزا نوشته شده
اتیک
واژه پیشنهادی
اثری از محمدصادق خرازی
اثری از صفیه گلرخسار
اثری از محسن حمید
اثری از آنتونی رابینز
اثری از افکار بزرگ
معادل ابجد
856